هفته پیش برادرم و خانواده اش اینجا بودن. وضعیت كاری برادرم و خانوادش و سوال یكی از دوستان تو پست قبلی باعث شد این پست را بنویسم. بعضی از دوستانی كه قصد اقدام برای ویزای دانشجویی دارن بین انتخاب دانشگاههای كانادا و امریكا میمونن. خوب راستش برای من اطلاعات كاملی ندارم . حتی برام سخته از ویزای دانشجویی امریكا بنویسم چون بعد از اومدن ترامپ اوضاع خیلی فرق كرده و حتی گرفتن ویزای دانشجویی خیلی سخت شده یعنی عملا گرفتن ویزای توریستی غیر ممكن شده كه اینطوری دیدن خانواده ها غیر ممكن میشه. بذار اصلا اینطور بگم واقعیت اینه مهاجرت برای همه مناسب نیست. مثلا من زوجی را میشناسم كه تو ایران زندگی خوبی دارن و تفریحشون و دورهمی اشون همیشه براه هست، بعد میگن ما میخواهیم بریم كانادا، یعنی به كانادا رفتن به شكلی از تفریح و مسافرت خارج از كشورشون نگاه میكنن. خوب مسلما من به این زوج اصلا مهاجرت را پیشنهاد نمیكنم چون همین الان زندگی خوبی دارن، اصلا بذار اینطور بگم اگه دلیل و خواسته قوی برای مهاجرت ندارید جلو نرید. مثلا اگه كارمندید و هركاری میكنید این حقوق بالا نمیره و زندگیتون بسختی میگذره مهاجرت كنید. اگه از رفت و اومد و دورهمی های ایرانی خسته شدید به مهاجرت به امریكا فكر كنید. اگه عاشق تجملات و مبل و ظرف و ظروف انچنانی هستید دور مهاجرت را خط بكشید. اگه وابستگی شدید به خانواده دارید و زندگی متوسط خوبی دارید و دارید زندگی اتون را میكنید اخه چرا مهاجرت و تغییر شرایط؟؟ یعنی واقعا باید كارد به استخوونتون رسیده باشه. از فرهنگ و سبك زندگی بسبك ایرانی بدتون اومده باشه، شرایط مالی زندگی تو ایران براتون غیر قابل تحمل شده باشه، اونوقته كه دلیل خوبی برای مهاجرت دارید و میتونید از پس سختیهای فوق العاده سالهای اول مهاجرت بربیایید. بذارید براتون خانواده برادرم را مثال بزنم. برادرم با وجود اینكه از من كوچیكتره قبل رفتن به كانادا معاون شهردار منطقه بود اینرا هم اشاره كنم بدون وجود پارتی و اشنا و دولتی بازی و مذهبی بازی و از این كثیف كاریها، بعد تو مدتی كه من برای كانادا اقدام كرده بودم از اونجا كه مدتها راجع به برنامه رفتنم حرف میزدم اونها هم تحت تاثیر قرار گرفتن و به امید درامد بیشتر راهی كانادا شدن، جالبه كه قبل رفتنشون پیشنهاد شهردار شدن برای یك شهر كوچیك اطراف را هم گرفت. بدشانسی یا خوش شانسی بعدی كه اوردن این بود كه زمان اقدام زبان در حد ابتدایی ازشون میخواستن ، یعنی رفتن كانادا تا اونجا زبان را یادبگیرن، چیزی كه من از سیستم كانادا دیدم اینه برخلاف امریكا رفت و اومد ومهمونی بازی و دورهمی با دوستان ایرانیشون بسبك كاملا ایرانی درجریانه، بعد هرجایی هم میرن فضا ایرانیه، چه بانك و چه پست و چه سوپر برن یك كارمند ایرانی اونجا پیدا میشه. یعنی بقولی همون زندگی ایرانشون را تو جای دیگه با ازادی بیشتر دارن ، معایبش چیه؟ هنوز بعد ٥ سال زبان زن داداش من خوب نیست چون هیچ شرایطی پیش نمیاد تا از زبانش استفاده كنه، داداش من تو ایران مهندس عمران بود الان با وجود دوره كوتاهی كه كانادا گذرونده كار مناسب براش پیدا نمیشه. یعنی بخاطر شرایط اب و هوایی كارهای عمرانی فقط نصف سال درجریانه و نصف دیگه سال باید مرخصی اجباری با حقوق بیكاری پایین بگذرونه، خوب با این شرایط خرج خانواده سه نفرشون در نمیاد، تازه باید كارهای عمرانی بیرون از شهر را سركشی كنه و از پشت میز نشینی و كار دفتری ترو تمیزی كه قبلا داشت خبری نیست. درامد رشته عمران تو كانادا حتی درسطحهای خیلی بالا كم تر از درامد مهندس ای تی در سطح بیسیك هست و خلاصه یا باید رشته اش را بصورت كامل عوض كنه یا همین شرایط را ادامه بده، این شرایط برای برادر من كه سطح متوسط مالی خوبی داشت و هدفش از مهاجرت رفتن به سطح مالی بالاتر بود یعنی براورده نشدن خواسته اش و پس رفت و برای همین وقتی امسال تابستون اومد ایران و پیشرفت همكارهاش را دید به فكر برگشت افتاده كه البته همسرش و ماها بشدت مخالفیم. حالا بیایید شرایط من و راستین را ببینیم اگه برای ویزای دانشجویی امریكا اقدام میكنید باید بدونید جامعه ایرانی اینجا نسبت به كانادا خیلی خیلی كوچیك تره. یك جورهایی نصفه نیمه سبك زندگی امریكایی را میگیرید كه برای من و راستین كه شیفته رفت و اومدهای سبك ایرانی نبودیم خیلی هم خوشاینده. ما حتی تو ایران هم موسیقی ایرانی بندرت گوش میدادیم و مثلا رفتن تو كنسرت ایرانی خواسته امون نیست یا رفتن به بارهای عربی و قلیون كشی و دیدن رقص عربی كه بعضیها تو صفحه هاشون بعنوان تفریحشون میذارن بیزاریم. از اونجا كه تغییر سبك زندگی و پیشرفت كاری علت اومدن ما بود برای همین الان از مهاجرتمون كاملا راضی هستیم و سختیها را راحت ترپشت سر میگذاریم. خوب اینها را نوشتم چون میدونمچون میدونم مهاجرت دغدغه اینروزهای خیلیها شده و میخواستم قبل اینكه اقدام كنید فكر كنید ببینید چرا میخواهید اقدام كنید مطمئن باشید كه فقط دنباله روی موج مهاجرت نیستید و هیچ شكی برای مهاجرت و رفتن ندارید. بعد میمونه انتخاب امریكا یا كانادا. چیزی كه من از تعریفها دیدم كانادا دوران دانشجویی و اولیه خیلی راحتتری نسبت به امریكا داره، اگه نمیخواهید خیلی سبك و سیاق زندگیتون با ایران فرق كنه باز این شرایط تو كانادا فراهم تره، مشكلات اما رقابت سنگین برای كار بعد از فارغ التحصیلی هست و اب و هوای سرد مونترال. در مورد امریكا هم فكر كنم تاحالا با مشكلات اقامتی از طریق پست های من اشنا شدید. امكان ندیدن خانواده برای سالها چیزی هست كه باید كامل درنظر بگیرید. درحالی كه اگه ساكن كانادا باشید نه تنها خودتون راحت میتونید رفت و اومد كنید خانواده اتون هم شانس اینرا دارن كه برای ویزای توریستی اقدام كنن و به دیدنتون بیان. مثلا ارزوی ارزوی من اینه كه بتونم خانواده ام را تو امریكا ببینم نه ایران. دیگه اینكه جامعه ایرانی تو امریكا كوچیكه و اكثر رفت و اومدها بسبك و سیاق خود اینجا دراومده، اما امكان پیدا كردن كار بیشتر از كانادا هست ، خلاصه اینها چیزهایی بود كه بذهنم رسید و در موردش میدونم. امیدوارم در هرجای دنیا هستید بخوبی و خوشی زندگی كنیدتفاوت مهاجرت به كانادا و امریكا
عزیزم اپلای ابرود خیلی سوت و کور شده به نسبت قدیم انگار همه به فضاهای تلگرامی رو آورده اند مطالب قدیمی است و از اونطرف اکثرا یا محردند یا نهایت متاهل، اما خب من شرایطم یه کم سختتره چون بچه هام هم هستند. آره کامشین را میخونم احتمالا باید مزاحمش بشم هرچند الان زوم کردم روی آلمان فعلا اونحا را ببینم. تو اگر برگردی عقب، باز هم نظرت آمریکاست یا روی آلمان هم فکر میکنی ؟
نکته دوم هم در مورد امریکا و ایالتهای متفاوتشه.محیطی که من لوس آنجلس تجربه کردم بسیار متفاوت بود از نیویورک و ایرانیهایی که می دیدم حتی بیشتر از داخل ایران اهل رفت و آمد و به دنبالش عوارض جانبی مثل چشم و همچشمی و...بودند.
صحبتت موثق و متینه اما با توجه به گستردگی جغرافیایی/فرهنگی کانادا و آمریکا صحبت در مورد جمعیت ایرانی ها در این دو کشور به شدت وابسته به شهر استان یا ایالتی است که ایرانی ها در آن ساکن هستند. بافت جمعیتی ایرانی ها در نیویورک با ایرانی ها در لوس آنجلس خیلی فرق داره کما اینکه ایرانی های تورنتو با ایرانی های مثلا هالیفکس متفاوت هستند. در هر مورد دیگری هم که بخواهیم صحبت کنیم این خاصیت جغرافیایی/فرهنگی آمریکای شمالی خودش را وارد بحث می کنه. من همیشه تاکید می کنم که در تجربه در این استان و این شهر این بود چون اصلا معلوم نیست در شهر و استان دیگری در کانادا اوضاع چه جوری باشه.
اما در مورد اندیشیدن به دلایل مهاجرت کاملا درست اشاره کردی. به نظر من که درصد قابل توجهی از ایرانیانی که می خواهند به کانادا مهاجرت کنند هیچ ایده درستی از جایی که می خواهند بروند ندارند. بدبختی اینجا است که وقتی حتی به مقصد هم می رسند در همان غفلت باقی می مانند.
امیدوارم معجزه ای بشه و وضعیت ویزا گرفتن در آمریکا به روال زمان اوباما برگرده.
درمورد ویزا و البته انتخابات، اصلا امید به بهترشدن اوضاع ندارم، متاسفانه چهارسال زندگی با این شرایط خارج از كشور هم وزنش متفاوت از چهارسال زندگی تو ایرانه. هرچند معتقدم شاید الان چهارسالها تو ایران هم خیلی خیلی سنگین شده.