صبح: هوا دوسه روزه کامل سرد شده و دیگه کت معمولی جواب نمیده، ازمایشهام بخوبی پیش میره، هرچند واقعا تموم وقتم را میگیره، اغراق نیست اگه بگم روزی ده الی ۱۲ ساعت کار میکنم. تقریبا یکماه طول میکشه تا نتایج یک ازمایش حاضر بشه و واقعا نمیدونم جندتا ازمایش دیگه لازمه.
شب: قرار بود فردا ساعت ۶ ازمایشگاه باشم تا یک ازمایش ۱۴ ساعته رو خرگوش انجام بدم، ساعت ۹:۳۰ شب که شد و دیدم با وجود اینکه از جمعه بیشتر از روزی ده ساعت دارم کار میکنم اما هنوز دوسه ساعت دیگه اماده سازی برای ازمایش فردا لازمه تصمیم گرفتم ازمایش را یک روز عقب بندازم و فردا صبح استراحت کنم، کلا فکر کنم تعادل زندگیم خارج شده و بیشتر از روزی ده ساعت کار کردن اونهم برای مدت طولانی یکجا من را از کار میندازه، نمیدونم چطور میتونم هم روزم را روی تعادل داشته باشم و هم ازمایشهام عقب نیفته و بتونم چندماهه ازمایش تزم را تمومش کنم. راستی دیروز استادم بهم پیشنهاد پست داک داد. اگه دانشجواینترنشنال نبودم حتی بهش فکر نمیکردم چون چیزی بیشتر از این نمیتونم تو این ازمایشگاه یادبگیرم و دلم میخواد تو یک بخش دیگه هم قوی بشم اما امان از شرایط ما اینترنشنالها. هرچند میدونم پست داک اکادمیک خوب نیست و یک سری ایرادات داره که باید تحقیق کنم ببینم چیه و بعد به استادم جواب بدم. خلاصه دوستان الان ساعت ۱۰ شبه ومن تو مترو تو را برگشت به خونه و اتمام یک روز دیگه از روزهای کاری طولانی
نوشته شده در : پنجشنبه 14 آذر 1398 توسط : اسمان پندار. .
چرا خیلی صریح ازش نمیپرسی برنامه اش چیه و اصلا بهش بگو من الان در اوضاع داغون مالی هستم و پول لازم دارم و همین را بهش بگو که با اینهمه حجم کار و بی پولی و بلاتکلیفی داری کم میآری. اصلا شاید از جای دیگه ای بتونه کاری برات ردیف کنه که پول خوب توش باشه حداقل حتی شده کوتاه مدت.
من نظرم اینه با توجه به حجم کارهات و اوضاع فعلی ات حتما با استادت صحبت کن. نهایتش هیچی تغییر نمیکنه !
اول از همه بگم فقط اوضاع ازمایشگاه ما انقدر از لحاظ مالی درب و داغونه، ازمایشگاههای دیگه همشون استادشون پول میده. بنظرم استادم نتونست خوب پول گرنت را مدیریت کنه. ببین من کلا سه سال از ۴ سال ونیمی که تو این ازمایشگاه هستم رو گرنت بودم اما فقط یکسال ونیم و یک تابستون بهم پول داد. بنظرم استادم اصلا اصلا مدیریت پولی بلد نیست. برنامه گرنت جدید احتمالا میشه برای مارچ. استاد خسیسی ندارم اما واقعا پولی تو حسابش نداره و بلد نیست الویت پولی را در نظر بگیره. پول زیادی برای ازمایشهای خوک داد و خوب میبینه من و موبور هم چه مفت چه با پول داریم کار میکنیم. میدونی زری یک جورهایی گیر کردم. خلاصه فقط دعا کن این شرایط به یک جایی برسه. البته بازم خوشبختانه شرایط اقتصادیمون از سال اولی که از جیب میخوردیم خیلی خیلی بهتره، اما کلا دارم دچار کلافگی این انتظار میشم، وکیلمون اصلا خوب نیست و هیچ کاری نکرده، کم کم دارم حتی به این فکر میکنم فسخ قرار داد کنم. خلاصه یکمی دچار خسنگی و افسردگی کار بی پایان و انتظار شدم.
مشخصه که هم زبانت خیلی پیشرفت کرده و کار علمیت خیلی خوب پیش میره آسمانی جان فکر میکنم چنتا پست دیگه باید آماده بشیم برای جشن گرفتنن گرین کارت
فقط کاش استادت دست به جیب بشه با این همه ساعتهای طولانی که تو کار میکنی
ممنون عزیزم بخاطر انرژی مثبتت، خداکنه واقعا چند تا پست دیگه بیام بگم برای گرین کارت فایل کردیم.
الان میدونم هیچی از پول گرنت نمونده. قراره برای بهار، دوباره گرنت بگیره، شاید اون موقع یک چیزی هم بمن برسه.
ممنونم شلاله مهربون
آسمان جان اینهمه حجم کار و فعالیت و تا دیروقت کار کردن بین همه ی دانشجوهای دکتری طبیعیه؟ یا مدل کار تو و استادت اینطوریه؟
نه زری اصلا عادی نیست، بیشتر بجه ها اصلا کار سنگین نمیکنن، از بین بچه هایی که کار سنگین میکنن، حقیقتا من از همشون بیشتر کار میکنم وبدبختی اینه استاد من پول هم نداره که بمن بده، بچه های ازمایشگاههای دیگه( فرمولاسیون، انالیز و حتی بک ازمایشگاه فارما کو کینتیک دیگه پول میگیرن، هزار خورده ای دوهزار وخورده ای. در کل سه ترم از این سه سال بمن پول داد)
دارم کم کم از کار سنگین و بی پولی و انتظار برای گزین کارت کم میارم :((