امروز:

ایران

» نوع مطلب : اظهارفضل ،زشت وزیبا ،

شاید ارامش نسبی سبک زندگی تو امریکا باشه یا شاید هم من تغییر کردم و دیدم تغییر کرده، اما هرچی هست تغییرات و پیشرفتهای کوچیک تو زندگی خیلی راحت شادم میکنه، دیروز صبح راستین میگفت، عجیبه اما اینجا دغدغه و استرس کمتری داریم، دیشب بعد مدتها نشستیم پای دیدن یک فیلم ایرانی( من عصبانی نیستم) با دیدن فیلم انگاری داشتم زندگی خودم و میلیونها ایرانی را دوره میکردم، تموم دلیلهایی که برای رفتن از ایران داشتم پیش چشمم اومد. من هم تو ایران عصبانی بودم، من هم تو ایران ناشاد بودم، من ناامید و خسته از فرهنگ و بیزار از رفتار مردم بودم. من یک ایرانیم و شاید بیشتر از هر ایرانی دیگه ای اینجا تو این سرزمین میگم من ایرانیم، اما خوب میدونم با این نظام، با این قوانین، با این فرهنگ که روز بروز تبدیل به بی فرهنگی میشه، نمیتونم یک زندگی شاد تو ایران داشته باشم. من عاشق خانواده ام هستم، عاشق مادربزرگ پیر و مریضمم، اما جز اونها چندان وابستگی قوی نمیبینم که منرا راضی به برگشت کنه، امروز راستین حدود یکساعتی با برادرش بحث میکرد، برادرش میگفت زندگی تو ایران اونقدرها سیاه نیست، حال مردم خوبه، باید موند و کشور را ساخت و راستین میگفت نه برادر من ، باید به حال مردم این کشور خون گریست..... شما چی فکر میکنید؟ دلیلتون برای موندن یا رفتن چیه؟ اصلا بنظرتون اوضاع اونطور که از پشت صفحه رسانه ها به چشم میاد تیره و تار هست؟؟


نوشته شده در : یکشنبه 13 بهمن 1398  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

سه شنبه 15 بهمن 1398 21:19
من ایران نیستم سه ساله که نیستم. چهار ماه بعد از اومدنم به کانادا یه سفر رفتم ایران روز قبل از سفر به ایران داشتم تو شهر راه میرفتم و کارای قبل از رفتنم رو انجام میدادم و یهویی انگار به خودم اومدم و دیدم چهار ماهه بدون هیچ عصبانیتی زندگی میکنم هیج خشمی ندارم با استرس از خونه نمیرم بیرون تو خیابون کسی اذیتم نمیکنه. به نظر من اون کشور درسته که محل تولدمونه و عزیزانمون اونجا هستن دیگه جایی برای زندگی نیست کشوری که مردمش برای تتلو سینه چاک میدن و برای امثال اسماعیل بخشی و سپیده قلیان تره هم خورد نمیکنن جایی برای زندگی نیست چیزی ازش نمونده که کسی بخواد بمونه و بسازدش. وطنمون نابود شده منابع طبیعی اش از بین رفته مردمش خلق انسانیت و نوع دوستی شون از بین رفته فرهنگ بی فرهنگی غالب بر همه چیزه جایی برای موندن و ساختن نیست. هر کسی وطن خودش رو خودش میسازه وطنت میتونه افیست باشه میتونه خونه ات باشه میتونه باغچه ات باشه هر جایی که توش احساس امنیت و ارامش داری وطنته. جایی که تو خیابوناش راه میری و میدونی قرار نیست یه غریبه خشمش رو سرت اوار کنه میتونی توی خیابوناش بخندی برقضی ببوسی اونجا وطنه. جایی که ازادی و ازادی ارزشمنده.
پاسخ اسمان پندار : دوست خوبم، میبخشید بابت تاخیر تو پاسخ، کامنتت اونقدر کامل و عالی نوشته شده که چیزی برای اضافه کردن نداره. کامنتت خودش یک پسته که باید بلند خونده بشه. متاسفانه منم احساس میکنم همه چیز تو ایران سطحی و ظاهری شده، ارزشها عمق نداره و هر رفتاری، ارزشی تبدیل به ورق یا پوسته ای گاها پر زرق و برق شده. بی فرهنگی ها موج میزنه. من هم مثل تو فکر میکنم، بنظر من وطن جایی هست که بهت حس ارامش و امنیت میده. ممنون از پیامت
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic