امروز:

دلداری

» نوع مطلب : غرانه ،روزها در اون سر دنیا (سال ششم) ،

خیلی وقته ننوشتم و علتش اینه که هیچ اتفاق و جریان خاصی نیافتاده، بعد چند روزه میخوام بنویسم دو سه خط مینویسم میبینم غرغر شد، پاک میکنم دوباره روز بعد میام دوسه خط مینویسم باز میبینم غرغر شد دوباره پاک میکنم امروز گفتم بذار همین غرغرها را بنویسم. خوب داستان اینه الان بیشتر از سه هفته هست اخرین نسخه تصحیح شده پیش دفاع را برای استادم فرستادم و هنوز برنگردونده، تصمیم داشتم تا اخر ماه می پیش دفاع کنم اما با این اوصاف این زمان میشه اخر ماه جون. اما الان دیگه حرص نمیخورم حالا یکی دوماه زودتر دیرتر مهم نیست. تو این مدت یک هفته اش به اماده کردن پوستر گذشت و بقیه اش به بازی انلاین روی موبایل و یکمی هم مقاله و کتاب درسی خوندن و فیلم و سریال دیدن. قبلا هم گفتم راستش برخلاف بیشتر ادمها من از دوران قرنطینه راضی هستم و میدونم تا یکماه دیگه این دوران خونه نشینی بسر میاد و برای همین الان از استراحت کردن و وقت گذرونی بیشتر لذت میبرم و کمتر احساس عذاب وجدان میکنم. سعی میکنم قدر این روزهای خاص را بدونم و‌از استراحتم لذت ببرم. حالا غرغرها: این روزها تاثیر شدیدی روی وضعیت مالی ما گذاشته. عملا تو یک سال گذشته راستین بخاطر وضعیت مالیمون هیچ کدوم از کلاسهایی که برای کارش در اینده لازم داره را نگرفت، کردیتهامون داره منفجر میشه، مثلا من روی یک کردیتم ۹۸۰۰ دلار اعتبار دارم و تاحالا ۹۵۵۰ اش را خرج کردم، یعنی عملا فقط ۳۰۰ دلار دیگه میتونیم خرج کنیم. بقیه کردیتهامون را هم تا سقفش خرج کردیم و حدود ۱۹۰۰۰ هزار دلار بدهی کردیت داریم، کلی هم هرماه سود بابتش میدیم. سر همین بی پولی هنوز نتونستیم کارهای مرحله دوم گرین کارت را شروع کنیم و‌ چون فعلا اضطراری نیست گذاشتیم دوسه ماه دیگه. طاقتمون بدجور از بی گرین کارتی که طبعا باعث بی پولیمون شده طاق شده.قبلا مفصل علتش را توضیح دادم. دیگه اینکه من چندسالی هست تیروییدم کم کار شده وبهمون نسبت وزن کم کردن برام مصیبت شده، تابستون پارسال اهمال کردم و ۵ کیلو روی اضافه وزن قبلیم اضافه شد، الان چهارهفته هست رژیم گرفتم دو‌کیلو‌کم کردم بعد دقیقا دوروز معمولی غذا خوردم، یعنی یک روزش ناهار برنج خوردم و بک روزش شب همبرگر، دقیقا تو این دو روز یک کیلو اش برگشت، همسرم عصبانی تر میگه یعنی چی؟؟ یعنی تو هیچوقت نمیتونی نرمال غذا بخوری؟؟ یکجورهایی همیشه یا رژیمم یا نیمه رژیم که وزن اضافه نکنم و اگه مثل ادم غذا بخورم بلافاصله وزن اضافه میکنم، البته قرص تیرویید میخورم اما بهرحال این متابولیسم یا سوخت و ساز پایین بدنم واقعا رو اعصابه. استرس و فکر بچه دار شدن و مریضی پدر راستین را هم اضافه کنید. مهمتر بیکاری راستین و انتظارمون برای یک زندگی نرمال با کار ثابت درست و حسابی هست. خوب اینها مجموع غرغرهام بود و اما جوابم به خودم که خودم را اروم کنم. میگم میگذره، چیزیش نمونده. فقط چندماه دیگه مونده تا تکلیف ۱۴۰ معلوم بشه و فقط یکسال دیگه مونده که ما هم زندگی نرمال را شروع کنیم. این بی پولی هم بلاخره تموم میشه، خوشبختانه میتونیم پول از ایران بیاریم اما خودمون بخاطر نرخ تبدیل نمیخواهیم و از این ستون به اون ستون میکنیم که این یکسال بگذره. اینهمه سال صبر کردیم این یکسال هم بلاخره تموم میشه. بخودم میگم اگه تپلی هستی ایراد نداره، درسته صد درصد خوش اندام نیستی اماخوشبختانه چاق هم نیستی و‌ هنوز خیلی احساس جوونی میکنی این مهمه. بخودم میگم درسته زندگیمون روی نقطه انتظار پاز شده اما حداقل روی انتظار خوب پاز شده. انتظار برای بهترین اتفاقها و‌این عالیه. مهم اینه خانواده هامون هستن و کلا همین امید هست که رو لبهامون لبخند میاره و زندگیمون را شیرین نگه داشته. خوب من گفتم شما بگیدچطور بخودتون دلداری میدید؟


نوشته شده در : یکشنبه 4 خرداد 1399  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

لیلی
چهارشنبه 4 تیر 1399 15:27
ممنون از معرفی سریال ها آسمون جون
من تو اینستا شما رو گم کردم
منم ژانر اجتماعی بیشتر دوست دارم
لطفا اگر می شه پیج اینستا رو دوبار بگذار
مموفق باشی آسمون مهربون
پاسخ اسمان پندار : خواهش میکنم لیلی جون، راستی جدیدا money height را هم شروع کردیم به دیدن، اونهم سریال بدی نیست. Unorthodox مضمون اجتماعی داره .ادرس اینستا هم asemanny هست؛*
لیلی
جمعه 23 خرداد 1399 06:08
آسمون جون خدا قوت
می دونم توفع زیادیه که بدون کامنت گذاشتن حالا ازت بحوام که سریال خوب بهم معرفی کنی
ولی لطفا اگر می تونی چند تا سزیال خوب هم بهم معرفی کنین.
پاینده باشی
پاسخ اسمان پندار : سلام لیلی جون، چه توقعی، اختیار داری، فقط کاشکی گفته بودی چه ژانری دوست داری، کمدی، خانوادگی، تخیلی..... ببین من خودم عاشق فیلم و سریال تخیلی هستم اما راستین اجتماعی دوست داره، خلاصه از بین سریالهایی که هردو دوست داشتیم، , ، dark, black mirror, vikings, breaking bad, sinner, desperate house wives، قدیمی ترها هم که lost، game of thrones
اینها خوب یا متوسط بود، من یک پیشنهاد دارم من خودم چهار پنج تا پیج اینستاگرامی معرفی فیلم و سریال را دنبال میکنم, همینطور تو سرچ ایستا بزن بهت پیجها را معرفی میکنه، توشون فیلم یا سریال پیدا میکنم اینطوری یک معرفی از فیلم هم داره و بسته به علاقه ات انتخاب میکنی
رویا
شنبه 10 خرداد 1399 11:59
آسمون عزیز تو هر مرحله ای جای نگرانیهای زیادی وجود داره و اگه آدم بخواد به همه اش فکر کنه میشه یه کلاف سردرگم دیوانه کننده پس گاهی باید گذاشت زمان خودش پیش ببره تا ببینیم چی میشه من همیشه به حاتهای بدتر هم فکر میکنم مثلا اگه شاکی شدم میگم میتونست بدتر از این هم باشه پس آروم تر میشم خدا را شکر که سالم هستید و همسر خوب و فهمیده ای کنارت هست به قول خودت فقط این سربالایی یک ساله مونده قرار نیست همیشه اینطور باشه
پاسخ اسمان پندار : رویا جون، میخوام فرمول تو را بکار ببرم و از این ببعد به همه نگرانیها با هم فکر نکنم، و فقط رو نگرانی هفته فکر کنم و هفته های بعد و ماههای بعد را بیخیال بشم. جرات نمیکنم فعلابه راه حل دومت فکر کنم اما اگه اوضاع خیلی خراب شد، اونرا هم درنظر میگیرم. مرسی عزیزم
صبا_غار تنهایی
سه شنبه 6 خرداد 1399 09:48
والا منم همین جوری به خودم دلداری میدم. هر از گاهی هم جوابگو نیست بعد به خودم میگم حالا همه منفی هات هم درست. میخوایی چی کار کنی؟ خودتو بکشی؟ بعد میگم خب نه. دیگه بعدش عین بچه آدم سرمو می اندازم پایین زندگی رو ادامه میدم.
پاسخ اسمان پندار : دقیقا صبا، منم از خودم میپرسم راه دیگه ای هم هست؟؟ چیکار باید کرد، معمولا دنبال راهم اما وقتی به راه میزسم، میدونم سخت یا اسون ، باید جلو رفت چون چاره دیگه ای نیست
کامشین
دوشنبه 5 خرداد 1399 12:52
آسمونی جان
دل شیر داری خواهر! تو باید به ما دلداری بدهی

پاسخ اسمان پندار : کامشین جان، جونم برات بگه که، نداشته باشم چیکار کنم:)
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic