سلام به همه، من برگشتم، بعله این پراسپکتس را هم دادم رفت پی کار خودش، دیشب که برای خودم با خیال راحت فیلم میدیدم هی به خودم یاداوری می کردم هی خرکیف میشدم، اما انصافا سخت تر از اون چیزی بود که فکر میکردم، یعنی بیشتر از یکساعت پشت سر هم سوال میکردن جواب میدادم، اکثر سوالها هم سوالهایی نیست که جوابشون را خودشون یا من صددرصد بدونیم، از پروژه سوال میکنن و دنبال علتها میگردن بعد بستگی داره تو چقدر بتونی علمی و مستدل بحث کنی و نظر بدی، خلاصه همه سوالها را تونستم بخوبی بحث کنم جز یکی دوسوال که استادم یک راهنمایی کرد که تو مسیر درست بحث بیافتم. اما خوشبختانه تموم شد و دفاع که امیدوارم پاییز باشه فرمالیته هست و یک پرزنت هست با نهایتا چندتا سوال. از این هفته هم برمیگردم دانشگاه و ازمایشگاه، شرایط کاری راستین هم موقتا طوری شده که روز تعطیل نداره و عملا خوشحالم دارم برمیگردم ازمایشگاه و مشغول میشم خصوصا که من اصلا ادم خونه دار خوبی نیستم و اگه وقت اضافه داشته باشم، بجای ورزش و خونه داری، بیشتر میخوابم و فیلم میبینم. کلا اصلا جنبه خونه نشینی ندارم:)) قصد دارم تا تابستون بجای مترو با دوچرخه مسیر خونه تا دانشگاه را گز کنم ببینیم چی میشه.
خوب مرحله بعدی و مهم زندگیم ۱۴۰ هست، چندوقتی هست هفته ای دوسه بار سایت را چک میکنم ببینم جوابش اومده! شنیدم دفتر مربوطه از یکماه پیش پروسه اش از ۴-۶ ماه شده ۸-۱۰ ماه، اینم شانس ما! بهرحال من امیدوارم زود زود جواب بیاد و زندگیمون شکل بگیره، از امروز میافتم رو تکمیل ۴۸۵، شنیدم حداقل یکماه پروسه اش طول میکشه. دیگه جونم براتون بگم خبر خاص دیگه ای نیست، چندوقت دیگه هم سال ششم زندی ما تو امریکا تموم میشه و وارد سال هفتم میشیم، وه، چقدر زود گذشت، شش سال!
نوشته شده در : یکشنبه 19 مرداد 1399 توسط : اسمان پندار. .
فکر کن که هفت سال سختی می گذره و هفت سال خوشی و برکت می اد. خیلی برات خوشحالم. مواظب سلامت باش.
مبارک باشه، به سلامتی انشاالله
آره راست میگی، راستین هم این دوره خیلی خوب همراهی کرده و امیدوارم زودتر کارها ردیف بشه که راستین هم بتونه به برنامه ها و پیشرفتت برسه:)
ممنونم زری
لطفا جواب این پیام رو توی ایمیلم بفرستین
واقعیتهای زندگی توی ی کشور دیگه مثل امریکا چطوره
من علاقه عجیبی دارم به اینکه ی کشور دیگه برای زندگی برم مثلا انگلیس یا آلمان
از دایی هام دوتاشون هلندهستن
ادمهای زرنگی نیستن خیلی تلاش ندارن
اما هرووقت اینا رو میبینم هرروز جونتر وبهتر هستن خلاصه کنم زندگی شادی دارن
راستی من 44سالمه مدرک فوق لیسناس روابط بین الملل ولیسانس علوم سیاسی دارم
کارمند ی وزارتخانه هستم خانمم کارمند دانشگاه هستش
دوتا فرزند پسر دارم
الان مشکلات خیلی زیاده شده البته ناشکر نیستموضعم نسبت به همسن های خودم بهتره اما این دوتا بچه شده دغدغهنمیدونم چی میشه
میشه کمی از زندگی روزمره ، درآمد و....بگین
نگران نباشید کار نشد نداره،
شش سال؟
پس هروقت اومدین ایران با دیدن قیمتها قشنگ حس اصحاب کهف را درک میکنین!
عرض تبریک بابت موفقیت شما
وقتی با مسائل سخت روبرو میشی وبا تلاش ازش میگذری شرینی وحس شادبودن بیشتری به ادم دست میده
خوشحالم که تمرکز کردین وتونستین به راحتی جواب بدین ورزش رو حتما بیاد داشته باشین
خیلی میتونه کمکتون کنه
و یک نکته دیگه
درمورد همسرتون نوشتین اینکه الان وقت استراحت نداره وبیشتروقتا کار میکنه حتما هواستون به ایشون باشه
زندگی در غربت مزایایی داره ومشکلاتی هم کنارش هست
اون مشکلات رو با کنارهم بودن میشه رد کرد
روزگارتون خوش وشاد
ممنون، شما هم