امروز:

من و این وبلاگ

هنوز هم نگران بزرگ شدن این بچه وبلاگ هستم.من خواننده وبلاگهای متنوعی هستم. وبلاگ پر خواننده ای مثل روزهای بهتری هم هست تا وبلاگ زیبای خرمالوی سیاه  یا وبلاگ کمدی نویس سیلوئت و خیلی وبلاگهای دیگه.بعضی مینویسند و مینویسند از تمام دقیقه های زندگیشون.از صبح تا شب از تک تک لحظه ها..........بعضی ترسیم میکنند خاطره هاشون را به شعر به وصفهای نغز گاهی هم تمام افکار را به چالش میکشند .وبلاگ اونها دریچه ای هست برای متفاوت دیدن زندگی........... خودم یک زمانی .یک روزگاری .روزهای دبیرستان انشاهای زیبایی مینوشتم.دفترم گم شد و دیگه ننوشتم. و یواش یواش حس شعر نویسی در یکجور ساده نویسی ادغام شد..........بعضی هم دست به جوک هستند.همیشه با خواندن پستهاشون کلی میخندم و انرژی میگیرم.یک چند تا وبلاگی هم هست که ماهی یکی دوبار پست میگذارند.دیر به دیر اپ میکنند اما بلاخره هستند گاهی بعضی از اینها اونقدر احساس عذاب وجدان از ننوشتن و چی نوشتن دارند که ترجیح میدهند خداحافظی کنند .حالا من موندم و این بچه وبلاگ که هنوز نویسندش نمیدونه باهاش چیکار کند.از اونجایی که علاقه ای به نوشتن جزییات زندگیم ندارم و اونقدر هم اهل بحث کردن و به چالش کشیدن وطرح موضوعات روز نیستم واز طرفی شعر وطنزنویس  خوبی هم نیستم میمونه دوحالت دیگه .وباز هم از اونجایی که حس مسئولیت و عذاب وجدان  گیر داده به من که چرا پستهام اینجوریه.امیدوارم جز دسته اخر نشم.و کرکره اینجا را نکشم حالا بیخیال اصلا خود این مطلب برا خودش یک پست شد میگذاریم میرویم تا بعد


نوشته شده در : دوشنبه 27 آبان 1392  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic