امروز:

روز اول مدرسه

» نوع مطلب : روزها در اون سر دنیا(سال پنجم) ،

امروز اولین روز مدرسه بنده هست، بعله دانشگاه ما حداقل تو دوتا موضوع با بقیه دانشگاهها خیلی فرق داره، اولیش حقوق دانشجوی ph-d هست كه تو دانشگاه ما ماهی ٥٠٠ دلار هست، و تو دانشگاههای دیگه هزار و خورده ای تا دوهزار خورده ای. تازه اونهم تو شهر نیویورك كه هزینه ها دوتا سه برابر شهرهای دیگه هست، خلاصه غیر اینكه بیشتر نیست چند برابر هم كمتره، این مقدار پول برای زندگی تو نیویورك خیلی مسخره است، برای همین بیشتر بچه ها كه معمولا هندی هستند یك اتاق تو نیوجرسی میگیرن و روزی ٤ ٣-ساعت هم تو رفت و اومدن  و تازه از دم همه بیرون دانشگاه كار میكنن، بغیر از كسانی مثل من كه متاهلند و خانواده اشون از لحاظ مالی كمك میكنن. دومی هم اینكه چهار سال تموم ما كلاس درس داریم، البته من از این موضوع كاملا استقبال میكنم چون حسابی مطلب یاد میگیرم، از خدا كه پنهون نیست از شما چه پنهون كه وقتی درسم تو ایران تموم شد هنوز حسرت درس و دانشگاه بدلم بود، هرموقع برای بازاموزیها یا كار اداری میرفتم دانشگاه و بچه های دانشجو را اینور و اونور میدیدم ازته دل دلم میخواست، با اینكه لذتی از خود دانشگاه اصلیم و داروسازی خوندن نبرده بودم اما بشدت بعد از تموم شدن درسم ارزوی تكرار كلاس و یادگیری داشتم، درواقع میشه گفت علت اصلی اینكه الان هم بشدت از درس و دانشگاه راضیم همین اشتیاق خفته باشه كه باعث تعجب همدوره ای های داروساز ایرانم میشه چون اون زمان میدیدن من با چه سلام صلواتی شب امتحان درس میخوندم و عاشق جیم شدن از كلاسها بودم خلاصه میخواستم بگم باز هم با حسرت به این فكر میكنم یكی دوسال دیگه كلاسهام تموم میشه، راستش به پست داك هم فكر كردم اما میدونم اون موقع كلاسی وجود نداره و پروژه هست، شاید هم باید یادبگیرم كه ازخوداموزی یعنی خوندن مقاله لذت ببرم و لذت از یادگیریم را به این سمت هدایت كنم، بچه ها من رسیدم ایستگاه مترو دانشگاه، باید از مترو پیاده شم


نوشته شده در : پنجشنبه 15 شهریور 1397  توسط : اسمان پندار.    نظرات() .

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Website Traffic | Buy Targeted Website Traffic